اجازه دهید تا ایزو کارها را برای شما انجام دهد.
کارشناسان در خصوص اینکه چگونه از ISO 9001 میتوان ارزش ایجاد کرد و نهفقط تشریفات اداری، توصیههایی ارائه میکنند.
علیرغم اینکه Praveen Gupta به کمیته برای اصلاح ISO 9001 کمک کرد، گفته است که اجرای سیستمهای مدیریت کیفیت یکی از ۱۰ کار دشوار تولید است. در رکنی از ۲۰۰۸ برای کیفیت، Gupta، رئیس مشاوره Accelper (Schaumburg, IL)، نوشته است: «این مسئله به نظر ضد شهودی است؛ بااینحال، تمرکز اخیر بر سیستمهای استانداردسازی و مدیریت کیفیت منجر به حسابرسیهای ثبتشده بیشتر، حسابرسیهای کیفی بیشتر و انواع اقدامات پیشگیرانه و اصلاحی شده است. درواقع، سیستمهای مدیریت کیفیت، دخیل بودن مدیر اجرایی را کمتر کرده است بهجای اینکه مسئولیت مدیریت را ارتقا دهد.»
برخی شرکتها دریافتهاند که استاندارد به دردشان نمیخورد. و تنها کار بیشتری برای آنها تولید میکند. اگر شما به دنبال کمک در هدایت ISO 9001:2008 هستید، این را در نظر بگیرید که بسیاری از شرکتهای دیگر این فرایند را سپری کردهاند. این استاندارد در ۱۷۶ کشور توسط بیش از یک میلیون سازمان اجرا شده است. با وجود چنین تعداد بالایی که از این استاندارد استفاده میکنند، نتایج بهوضوح فرق دارد. این استاندارد ممکن است برای یک شرکت بهخوبی عمل کند، اما برای شرکت دیگری بهجز دردسر چیزی نداشته باشد. لذا، چه چیزی تضمین میکند که استاندارد برای شرکت شما کار کند؟
فرایند مدیریت کیفیت، مشتری محور است و تأییدیه ISO نشاندهنده سازگاری درون یک سازمان است. منبع: حافظه اتحاد.
مقصود و هدف است که مدنظر است
کارشناسان در این مسئله توافق دارند. اگر شما از الزامات استاندارد و نه از مقصود آن تبعیت کنید، استاندارد ارزش زیادی نخواهد داشت. و هدف ISO 9001 در طی سالها تغییر کرده است. Roderick Munro، مربی بهبود کسبوکار جهانی RAM Q (Reno, NV) و متخصص کیفیت سال ۲۰۰۶ میگوید: درحالیکه نسخه اصلی استاندارد بیشتر بر کنترل کیفیت متمرکز است، آخرین نسخهها در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۸ بر تضمین کیفیت یا پیشگیری از اشتباه پیش رفتن چیزی تمرکز کردهاند. در آخرین نسخهها، تمرکز به داشتن تماس نزدیک با مشتریان و رفع آن چه میخواهند تغییر کرده است، و نه بررسی محصولات بعد از اینکه ساخته شدند. ISO 9001:2008 چهارمین ویرایش استاندارد، الزامات جدیدی را معرفی نکرد.
هدف آن «ارتقای رضایت مشتری در روابط تأمینکننده- مشتری» طبق وبسایت ISO بود. ملاحظه کنید که این ویرایش چیزی درباره انجام پیچیدهتر کسبوکار یا افزودن تشریفات اداری غیرضروری زیاد نمیگوید. تمرکز بر مشتری است.
رضایت مشتری دلیل اصلی است که شرکتها تأییدیه ISO 9001 را میگیرند، بعد از رضایت مشتری، دلایل دیگر، نیاز بازار، الزام اجباری مشتری و مطابقت خود اعلام کننده طبق بررسی ISO ژوئیه ۲۰۱۱ است که ۱۱۷۲۲ پاسخ بررسی را از ۱۲۲ کشور دریافت کرد. این بررسی دریافت که مهمترین منافع ISO 9001 فرایندهای کسبوکار استانداردشده و رضایت بهبودیافته مشتری است.
نه اینکه بگوییم که هیچ زمینهای برای بهبود وجود ندارد. بررسی دریافت که ۶۴% پاسخدهندگان ISO 9001:2008 را «با ارتقا، خوب» و ۲۷% آن را به همین شکلی که هست خوب در نظر میگیرند. ۵% استاندارد را خارج از رده میدانند.
علیرغم اینکه ISO برای کسب فرایندهای سازگار و مشتریان راضی طراحیشده بود، اغلب صرفاً برای مزیت بازاریابی از طریق نمایش گواهینامه ایزو استفاده میشد. برای کسب مزایای ورای بازاریابی، شرکتها باید از خود بپرسند «کسبوکار اصلی چیست؟ ما در این کسبوکار چه میکنیم؟» و از آن جا به بعد طبق Munro بر این تمرکز کنند که چگونه مشتری را راضی نگه دارند. Munro بیان میکند که «امید این است که اگر آن را بهخوبی انجام دهند، باید بازدهی روی سرمایهگذاری وجود داشته باشد». «چرا یک مالک باید چیزی را بخواهد که بازدهی ندارد؟»
Gupta میگوید که شرکتها باید در نظر بگیرند که چگونه هزینههای کیفیت پایین، شکایتهای مشتری و تمام جنبههای هزینه کیفیت را ارزیابی میکنند. این کار همیشه انجام نمیشود.
Gupta میگوید که « در واقعیت، حقیقت این شده است که تأییدیه را برای کسب اعتماد مشتری برای به دست آوردن کسبوکار میگیرند. در کل کیفیت در صنعت بهبودیافته است، اما هزینه بهبود کیفیت نیز بیشتر بوده است. به نظر من، وقتیکه کیفیت بهبود مییابد، ما باید کیفیت کمتری انجام دهیم. «قبل از اینکه آنها کمک خارجی مانند استفاده از مشاور مدیریت بهکارگیرند (شرکتها) باید بهصورت داخلی، از آن ارزشی به دست آورند. اگر من ISO را اجرا میکنم، باید بهشدت هزینه کیفیت را پایین بیاورد.»